تو که با مشعل شادی اومدی به خونه من
مثل یک نورِ امیدی تابیدی به کلبه
من
وقت رفتن چرا با من خداحافظی نکردی
با پیامی با سلامی دلمو راضی
نکردی
وقت رفتن چرا با من خداحافظی نکردی
با پیامی با سلامی دلمو راضی
نکردی
چه کنم آروم نمی شه توی سینه این دلِ من
هنوز حرفات توی گوشم می زنه
زنگ
چه کنم آروم نمی شه توی سینه این دلِ من
هنوز حرفات توی گوشم می زنه
زنگ
من همیشه چشم به راهتم تا روزای بی نهایت
می مونم منتظرِ تو تا ابد
تا به قیامت
من همیشه چشم به راهتم تا روزای بی نهایت
می مونم منتظرِ تو تا
ابد تا به قیامت
نمی ره از خاطرِ من لحظه های با تو بودن
کار دل بی تو تمومه
شعر تنهایی سرودن
چه کنم آروم نمی شه توی سینه این دلِ من
هنوز حرفات توی
گوشم می زنه زنگ
چه کنم آروم نمی شه توی سینه این دلِ من
هنوز حرفات توی گوشم
می زنه زنگ