فریدون مشیری - کوچه
Fereydoon Moshiri - Kuche
با کیفیت بالا 320
دانلود دکلمه + متن دکلمه در ادامه مطلب ...
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانهی جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز خهاب ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشهء ماه فروریخته در آب
شاخهها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا وگل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آمد تو به من گفتی:
«از این عشق حذر کن
لحظهای چند بر این آب نظر کن
آب ، آیینهء عشق گذران است
تو که امروز دلت با دگران است
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی از این شهر سفر کن»
با تو گفتم حذر از عشق ندانم:
«حذر از عشق؟ ندانم
سفر از پیش از تو؟ هرگز نتوانم
روز اوّل که دل من به تمنّای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم ، نه گسستم
باز گفتم که: تو صیّادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم...»
اشکی از شاخه فروریخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید
یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نه گسستم نه رمیدم
رفت در ظلمت شب آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از آن عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو امّا به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
مدت: 4:57